سایه روشن

فرهنگی-اجتماعی-هنری

سایه روشن

فرهنگی-اجتماعی-هنری

قرآن مصور (2)

 پست های مرتبط دیگر5 6  4  ۳  ۲  ۱  

  بنام خداوند بخشنده بخشایشگر

   

دو دریای مختلف (شور و شیرین، گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد، در حالی که با هم تماس دارند؛ در میان آن دو برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمی‌کند (و به هم نمی‌آمیزند)! (الرحمن20-19)

 

ادامه مطلب ...

شروع یک رابطه

کلید موفقیت در شروع یک  رابطه 

 

وقتی میخواهید با کسی گفتگوکنید باید توجه داشته باشید که: هم صحبتی با دیگران بهترین موقعیت را برای برقراری ارتیاط صمیمانه در اختیار شما قرار می دهد پس این فرصت را غنیمت یشمارید.

به یاد داشته باشید فقط افراد محدودی اخلاق و روحیات مشابه شما دارند.

برای داشتن روابط خوب و موفق، دیگران را با وجود تفاوتهایش بپذیرید به ویژه که این شخص همسرتان باشد.

مکان راحت و زمان مناسبی را برای گفتگو در نظر بگیرید تا با آرامش خاطر به گفتگو بپردازید

در آغاز صحبت بیشتر از جملات محبت آمیز استفاده کنید.

در شروع گفتگو کمتر صحبت کنید و بیشتر گوش دهید

در طول گفتگو با بیان جملاتی مانند چه جالب...بعدش چی شد....و نظیر آنها علاقه تان را به شنیدن صحبت های طرف مقابل نشان دهید.

با عواطف طرف مقابل همراه شوید تا از گفتگو با شما لذت ببرد و در کنار شما احساس آرامش کند 

 

توسط:روبینا

کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

کیمیاگر

نوشته: پائولو کوئیلو

ترجمه: دل آرا قهرمان

 

AL QUIMISTA=THE ALCHEMIST

 

داستان پرتغالی قرن 20

*پائولو کوئیلو در سال 1947 در ریو دوژانیرو به دنیا آمد.شهرت او در آمریکای لاتین با شهرت گابریل گارسیا مارکز برابری می کند.چهار کتابی که از او تا کنون منتشر شده است همه در رده کتابهای پرفروش برزیل هستند.

"کیمیاگر" در بیست و دو کشور جهان به چاپ رسیده است و از اقبالی بی نظیر برخوردار بوده است.

(برگزیده ای از گفتارهای نغذ داستان)

البته خواندن کامل داستان خالی از لطف نیست

 

·        چیزهای ساده خارق العاده ترین چیزها هستند و فقط خردمندان می توانند آنها را بفهمند

 

·        هنگامیکه ما دائما در اطراف خود اشخاص مشخصی را ببینیم احساس می کنیم آنها بخشی از زندگی ما هستند و چون بخشی از زندگی ما می شوند،سرانجام تصمیم می گیرند زندگی ما را تغییر دهند و اگر آنطوری که آنان آرزو دارند نباشیم از ما ناراضی می شوند....

ادامه مطلب ...

قرآن مصور (1)

 پست های مرتبط دیگر5 6  4  ۳  ۲  ۱  

بنام خداوند بخشنده بخشایشگر 

  

طس - این آیات قرآن و کتاب مبین و وسیله هدایت و بشارت برای مؤمنان است. (نمل2-1) 

  

پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز (شش دوران‌) آفرید؛ سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبیر کار (جهان) پرداخت... (یونس3)

  

ادامه مطلب ...

خاطرات مشترک بچه های دیروز(1)+ عکس

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود

جمع بودن بود و تفریقی نبود


کاش می شد باز کوچک می شدیم

لا اقل یک روز کودک می شدیم... 

 

پسرها عاشق این کارت ها بودن و نوشته هاشو حفظ می کردن تا روی همدیگر رو کم کنن 

 

  

ادامه مطلب ...

مانعی در مسیر

در روزگار قدیم، پادشاهى سنگ بزرگى را در یک جاده اصلى قرار داد. سپس در گوشه‌اى قایم شد تا ببیند چه کسى آن را از جلوى مسیر بر می‌دارد . برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند      بسیارى از آن‌ها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هیچیک از آنان کارى به سنگ نداشتند 

ادامه مطلب ...

دعای زیبای همیشگی


و هرگز درباره چیزی مگو که من فردا آن را انجام می دهم* 

مگر اینکه بگویی

ان شاء الله 

و هرگاه فراموش کردی، 

پروردگارت را یاد کن و بگو:

امید است پروردگارم مرا به چیزی که از این به صواب و  

 مصلحت نزدیکتر باشد  راهنمایی کند 

(آیه23 تا 24 سوره کهف)


توسط:روبینا

نسبتی با خدا

با خدا نسبتی دارید؟؟؟؟

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی  پسرک، در حالیکه پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد . درنگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد . 

 خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه .  چند دقیقه بعد در حالیکه یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد . گفت آهای آقا پسر!!!  پسرک برگشت و به سمت خانم رفت . چشمانش برق میزد وقتی آن خانم کفشها را به او داد . پسرک با چشمهای خوشحالش و با صدای لرزان پرسید : شما خدا هستید ؟ خانم جواب داد : نه پسرم من تنها یکی از بندگان خدا هستم . پسرک گفت : آها میدانستم که با خدا نسبتی دارید .  


توسط:روبینا

همیشه او را به یاد داشته باش


همیشه کسانى که خدمت می‌کنند را به یاد داشته باشید


در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر ١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست . خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت . پسر پرسید : بستنی با شکلات چند است ؟ خدمتکار گفت : 50 سنت 

پسر کوچک دستش را در جیبش کرد، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید : بستنی خالی چند است ؟ 

ادامه مطلب ...

عکسی که اعتراض جامعه فمنیست را برانگیخت

گفته می شود انتشار این عکس، با اعتراضات شدید جامعه فمنیست مواجه شده است.  

 چه کسی پاسخگوی رنجی است که این زنان متحمل آنند؟؟؟!! 

*افراد زیر 18 سال کلیک نکنن*  

 

ادامه مطلب ...