درباره من
گنج تو در وجود توست. جای دیگری در جستجوی آن مباش، قصرها و پل ها افسانه است. باید که در وجود خود پل خود را برپا داری، قصر آنجاست، گنج نیز همان جاست...
ادامه...
پیوندها
- شکوه
- مادرانه
- همه چی دانلود نرم افزار
- شهر آفتاب
- عاشق تنها
- ریش سفید
- آلبوم تصاویر
- آسمان ابری
- سرزمین زیبا همه جوره
- همیشه بهار
- کردوان دانلود
- فرهنگ مطهر
- قائم آل محمد
- عشق مجهول
- عشق آسمانی
- ارمغان دلدادگی
- نیمکت تنهایی ما
- غایب همیشه حاضر
- زندگی کنید اما با مهارت مددکار اجتماعی
- هر آنچه می بایست گفت مذهبی
- گالری مدل لباس زنانه و مردانه
- یادداشت های شخصی سید مصطفی
- تست روانشناسی جدید و جالب
- نظرات من درباره بعضی چیزا
- دلنوشته های یک منتظر
- وبسایت شهاب مرادی
- طلبه عاشــ♥ـــق
- مثل هیچ کسی
- دو امانت گرانبها
- عشق و ایمان
- لبیک یا مهدی
- کتاب من و ما
- مهربانی- پویا
- بانوی زیبایی هنری
- دانای عشق
- آفتاب مهتاب
- لبخند سیب
- دوستدار آقا
- خاله نرگس
- دانلود باران
- خانه سبز در حوزه موفقیت
- رنگ شب
- انسان
دستهها
ابر برجسب
کوتاه و خواندنی داستان کوتاه طنز سرگرمی آیت الله دستغیب شرح و تفسیر سوره واقعه داستان پندآموز سرای دیگر قرآن قرآن مصور کتاب هدایت کتاب زندگی داستانک زندگی لذت بخش شاد زیستنجدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- روبینا و محدثه 122
بایگانی
- اردیبهشت 1395 1
- آبان 1394 1
- اردیبهشت 1394 1
- اسفند 1393 1
- بهمن 1393 1
- دی 1393 1
- آبان 1393 2
- مهر 1393 1
- مرداد 1393 2
- تیر 1393 4
- خرداد 1393 7
- اردیبهشت 1393 6
- فروردین 1393 7
- اسفند 1392 9
- بهمن 1392 10
- دی 1392 9
- آذر 1392 5
- آبان 1392 6
- مهر 1392 7
- شهریور 1392 16
- مرداد 1392 8
- تیر 1392 10
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 6
آمار : 70912 بازدید
Powered by Blogsky
اسفندماه...
" اسفندماه هرسال، مردانی دلیر از سرزمین پارس از پنجره ها آویزان میشوند و شیشه ها را تمیز میکنند."
ستاد آماده کردن مردان برای خونه تکونی
توسط: محدثه
روبینا و محدثه
یکشنبه 18 اسفندماه سال 1392 ساعت 11:51 ق.ظ
خخخخ
وجــــدان درد !!...
چرا ؟؟
اِواا یعنی نمی دونی چرا؟!
سلام
خیلی باحال بود
سلام عزیزم
دلاور مردان ایرانی دست کم نگیر...
من که انقده بدم میاد از شیشه پاک کردن که نگو
رو من حساب نکنی ها
اصلا صحبتش نکن بخوای نخوای اسمت تو لیست هست
عــــــجــــــب
ظاهرا شما آماده نشدی
این فرصت از دست ندین وگرنه یکسال دچار عذاب وجدان میشین
از ما گفتن بود
سلام عزیزم ...
من حرف راجع به مطلب ندارم
فقط یک دقیقه سکوت می کنم عزیزم
کاش وقتی زندگی فرصت دهد، گاهی از پروانه ها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را، وقف قسمت کردن شادی کنیم
کاش وقتی آسمان بارانی است، از زلال چشم هایش تر شویم
کاش دلتنگ شقایق ها شویم، به نگاه سُرخشان عادت کنیم
کاش شب وقتی که تنها می شویم، با خدای یاس ها خلوت کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی، باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را، با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش مثل آب، مثل چشمه سار، گونه نیلوفری را تر کنیم
ما همه روزی از اینجا می رویم، کاش این پرواز را باور کنیم
کاش با حرفی که چندان سبز نیست، قلب های نقره ای را نشکنیم
کاش هر شب با دو جرعه نور ماه، چشم های خفته را رنگی زنیم
کاش بین ساکنان شهر عشق، ردپای خویش را پیدا کنیم
کاش رسم دوستی را ساده تر، مهربانتر، آسمانی تر کنیم
کاش اشکی قلبمان را بشکند، با نگاه خسته ای ویران شویم
کاش وقتی آرزویی می کنیم، از دل شفافمان هم رد شود
مرغ آمین هم از آنجا بگذرد، حرف های قلبمان را بشنود
ممنون از حضورتون
زیبا بود